دانلود رمان قشاع نودهشتیا
دانلود رمان قشاع نودهشتیا
امیرعباس- عت لباس بتید راه هم اند دسع ِعر عینیم سع اون که تو ماشع ، نه نمیخواد بخریم..بیا بریم دیروقت شد… ملیحه خانوم-هونیا رسنه اد نیست؟! رسنه نمونی..! امیرعباس-یه ایزی میخرم نگران نباشید زن عمو پروانه-امیرعباس ما نیایم؟! (نه بدون شما که هر ز،اصن تا سر کواه هم نمیرن..خانوم برو بشین یه کار مفیدی بکن یه بافتنی ای ایزی بدوز میخوای بیفتی پای این بدبختا هی وراجی کنی بری رو اع ابشون!؟واااا بوخودا) امیرعباس-مگه داریم میریم پیک نیک زن عمو؟!نه بابا شماها ارا..با اجازه… کتونی های سفیدمو برداشتم و هاشتم جلوی در..وای دوباره بند!ائوری « این بند ها رو ببندم؟!اصلا به این شکم عادد نکردم خیلی هم می ترسم وقتی »خمیده میشم.. اومدم بشینم روی پله که هنوز نشنسته بودم امیرعباس فت نشین رو پله ی سرد،کثیفته،از صبح صدها مهمان داشتیم با کفش های لی اومدن و رفتن..پاشعو.. -م بپوشم تا نشینم نمی تونم شکمم نمیگهاره خم ش ُ میخوام کتونیم امیرعباس عاصی شده فت: امیرعباس-پاشو من پاد می کنم -اون دو دقیقه ای پام می کنم بعد خودمو می تکونم اند ثانیه هاشععت و انگار کتونی هام برای یه جفت پا نبودن یا شععاید من کند شده بودم که امیرعباس آرن مو رفت و فت: امیرعباس-پاشو سرما رفت توی تنت اقدر سر به هوائی ب ها -آقا امیرعباس بده من تو رو خدا این کارا رو نکن امیرعباس با دل سنگی فت: امیرعباس-برای تو نمی کنم برای برادرزادمه -ولی این پاهای مادر برادرزادته،بده من امیرعباس-پاتو بکن تو کفش -نمی کنم امیرعباس-خعععدا..این ارا اینقده لج بازه؟!میگم پاتو کن تو کفش هوننیا من امیرحسین نیستما،من جوش بیارم آمپرم بره باا کوایک بزرگ نمیشناسما،پاتو پامو تا توی کتونی کردم و پاشععنه ی پای سععردم به دسعععت «کن تو کفش… ارا پاد اینقدر سرده؟!جورابت کو؟ »امیرعباس خورد فت -من جوراب نمی پوشم کف پام آتیش می یره از جا بلند شد و در رو زد و زن عموپروانه در رو باز کرد و فت: زن عمو پروانه-ایشد؟ایزی جا هاشتید؟! امیرعباس-زن عمو یه جفت جوراب بیارید،این جوراب نپوشیده زن عمو پروانه-باشه! –
پیشنهاد:
- برچسب ها:, goldjar2, pdf, اندروید, ایفون, تبلت, تصاویر برای رمان قشاع, جستجوهای مربوط به رمان قشاع, دانلود رمان قشاع, دانلود رمان قشاع (موبایل و PDF), دانلود رمان قشاع APK, دانلود رمان قشاع جاوا, دانلود کتاب رمان قشاع, رمان قشاع, رمان قشاع از نیلوفر قائمی فر, رمان قشاع در کاجستان, رمان قشاع کامل, نیلوفر قائمی فر(نویسنده) on Instagram: “قسمتی از رمان, 《 انجمــــن رمـانــسـرا 》 on Instagram: “ نام رمان: قشاع نویسند
https://98ea.ir/?p=822
لینک کوتاه مطلب:
این رمان عالیییییییه ، عاااالیییییییییییییییییییییییی حتما بخونییید قلم نویسنده حررف نداره ! خسته نباششید نیلوفر جون