داستان کوتاه:لاله وباد
ژانر:تخیلی؛ فلسفی
نویسنده:r/parisa
خلاصه: گاهی خودخواهی حتی در چهره ی یک عشق همه چیز را از ما می گیرد و دوست داشتن می شود عین دوست نداشتن …..
*****
صدای زوزه ی باد به گوشم می رسید وتنم را می لرزاند. به یاد آن روز افتادم؛ به یاد آن روزی که بدترین کار عمرم را انجام دادم…