دانلود کتاب رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم

دانلود داستان سرد شدم نودهشتیا

به نام خدا

نام : سردم شد

نوشته ی : General

میون بارون راه میرم. انقدر سنگین که… شونه هام خمیده به نظر میرسه.بارونی مشکیم به تنم آویزون مونده و من… من بغض کردم.

چشمام پر و خالی میشن. بچه ها میدونید یعنی چی یک شبه سرمایه زندگیو باختن؟

دانلود رمان جدید
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات متنی
درباره سایت
بزرگترین سایت رمان داستان دلنوشته نودهشتیا
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود کتاب رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.