تراژدی
خلاصه: تمام دلباختگیها از او شروع شد. روزهایم به شب بدل گشت و من در سیاهی این عشق، گم شدم. از آن روز که مرا از عاشقیهایت خط زدی، هیچ محبتی بر جانم نمینشیند. تفکر اینکه همخانهای بیش نیستم، مرا از درون فرو میریزد و با هر بار دیدن تو، این تکهها خوبهخود بههم پیوند میخورند. اما… اما آخرش که چه؟!