دانلود رمان یلدای بی صدا نودهشتیا
نام رمان: یلدای بی صدا
نویسنده: فرزانه شفیع پور
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان:
درمیان هیاهووخنده ها,صدای شکستن گردووخواندن حافظ هم به گوش میرسد.قرمزی هندوانه ی شب یلداوای کاش که حافظ فال یلداراهم میگرفت وبشارتی میداددراین ظلمت.این صداست که شب طولانی راامیدصبحی دیگرمیبخشد.ووای اگریلداقهرکندوصدایش رابدزدد.گوشه ای نشسته ودرتاریکی وسکوت زل بزندبه شادی ازدست رفته اش وساحل مواج چشمانش امیدی به صبح زیبای فردانداشته باشند.اصلایلدابدون صدامعنایی نداردوخدانیاوردان روزی راکه این شب طولانی بشکند.میدانی ؟!گمان نمیکنم بدانی ….شکستن بداست….درددارد…..میدانی وقتی یک زن بشکندچه میشود؟میشودروحی سرگردان.حسرتی امیخته شده بانداشتن دستهای تکیه گاهش که برای دراغوش کشیدن دیگری گشوده شده است وپیچک دستان یلداست که دورخودتنیده وبدون توقعی زل میزندبه بی رحمیها.کسانی که شبشان رابایلداصبح میکنندوصبح روزبعداورابه فراموشی میسپارند.حفره ای درقلبش ایجادمیشودکه باهیچ چیزی پرنمیشودحتی ازدحام ادمهای غریب واشناوانوقت است که همه ی شبهایش میشودیلدا…یلدای بی صدا..
بخشی از رمان:
دستکشهارادرسطل زباله انداختم وخواستم ازاتاق خارج بشم که طبق معمول زهراباسروصدای
مخصوص به خودش سررسید,اخ که چه انرژی داره این دختر,البته به قول خودش شایدمن
پیرشدم,اهی میکشم وسعی میکنم حواسموجمع حرفاش کنم,تایه موضوع جدیدبرای بحث
دستش ندادم:چیه بابا,مگه شوهرت مرده این طورعذاگرفتی؟نگاه بی فروغموبهش میدوزم واونم
میفهمه که حرف نابجایی زده,بعدازکمی مکث دستمومیکشه ودرهمین حین که ازاتاق خارجم
میکنه,دوباره شروع میکنه :دکترجدیده بالاخره اومد,بچه هاجمع شدن تودفتر,بدوکه فقط من
وتوموندیم,ولی نمیدونی هانیه میگفت خیلی خوشتیپ و باکلاسه,ولی حیف که نامزدداره,اهی
کشیدکه نتونستم جلوی خندموبگیرم,بعدازرفتن دکتررستگارخیلی وقت بودبخش بدون
سرپرست مونده بود,ولی امروزازقرارمعلوم سرپرسته جدیدکه خیلی انتظارشوکشیده بودیم اومده
بود,بچه هاتوی دفترجمع شده بودن وهرکدوم یه نظری درمورداین شخص مجهول میدادن,روناک
گفت:بچه هاشنیدین میگن تازه ازالمان اومده,هانیه وسط حرفش پریدوگفت :اره,مثل اینکه
نامزدشم باخودش اورده,لبخندی به این همه هیجان بچه هازدم وانگارنه انگاراین جماعت
دکترهای اینده ی این مملکتن,بامشاهده ی دکترازته سالن همه سربه زیربه پاخواستن وبادهانی
بازدکترتازه واردبه همراه نامزد محترمشان وجایی بین گره کوردستهاشان,نیشخندی زدم واین
فکرازذهنم گذشت که این اقای دکترعجب نامزدغیرتی داره..
پیشنهاد: دانلود رمان
- برچسب ها:, 5 رمان عاشقانه برتر از مرتضی مؤدب پور, apk, epub, Images for دانلود رمان یلدای بی صدا نودهشتیا, java, pdf, Searches related to دانلود رمان یلدای بی صدا نودهشتیا, آندروید, اندروید, ایفون, تبلت, تبلت و pdf), دانلود رمان بسیار زیبای همسایه ی من (جاوا ،آندروید،تبلت و pdf), دانلود رمان بهادر, دانلود رمان شفق بدون سانسور با لینک مستقیم برای اندروید و pc, دانلود رمان عاشقانه Archives, دانلود رمان عمارت عشق نودهشتیا, دانلود رمان ویدیا از فریده بانو pdf بدون سانسور لینک مستقیم, دانلود رمان چند برگ از یلدا نودهشتیا, دانلود رمان یخ زده برای موبایل(جاوا, دانلود رمان یلدای بی صدا, دانلود رمان یلدای بی صدا اندروید, دانلود کتاب رمان عاشقانه همخونه از مریم ریاحی, رمان فقط مال من باش از الناز امیرپارسیان فرمت pdf, رمان یک شب آرامش از gord Afarid با فرمت pdf, نودهشتیا
https://98ea.ir/?p=2979
لینک کوتاه مطلب: