ذهنش درگیر بود؛ درگیر عنوی متعصبی که ای کاش نمیآمد!
همانطور که برای خاکسپاری پدر و مادرش نیامد.
ای کاش و اگر و شاید، کاری را پیش نمیبرد.
این روز ها میآمدند و خلق جیران را تنگتر از همین حالا میکردند!
با صدای آیفون از جایش برخواست؛ مانیتور ایفون تصویری، چهرهی سعید را نشان میداد. همسر عمه ساره.
دکمه اش را فشرد و در حیاط با صدای تیکی باز شد.
صدایش را بالا برد و کمی بلند گفت:
– عمو سعیده.
امیر علی، ” بابا ” گویان به سمت در حیاط رفت و چندی بعد، با هم به طرف خانه آمدند.
– سلام جیران خانم. چطوری؟ خوش میگذره؟
لبخند خجولی زد:
– مرسی آقا سعید بفرمایید تو.
سعید، امیرعلی به بغل وارد خانه شد و به دقیقه نکشیده، ساره بانو با روی خوشحال به همسرش رسید.
– سعید آقا، داداشم داره برمیگرده!
سعید متعجب نگاهش کرد و بعد با چهرهای بشاش و لبخند به لب جواب داد:
– به سلامتی! حالا کی برمیگرده؟
ساره شانهای بالا انداخت:
– نمیدونم والا. جزئیات دقیق ازش نپرسیدم. گفت داره کاراشو جفت و جور میکنه که هر چه سریعتر برگرده.
سعید سری به معنای فهمیدن تکان داد.
جیران دیگر به مکالمه بینشان توجه نکرد. جعبهی کیک را از سعید گرفت و به آشپزخانه برد. مادر بزرگش ثریا، در حال چیدن میوه ها بود. آرام گفت:
-مامان؟
به سمتش برگشت.
_جانم مامان جان؟
برای گفتن حرفش تردید داشت.
_مامان…عمو اردوان داره برمیگرده؟
جوابش را میدانست و خودش هم نمیدانست چرا اما باز هم میپرسید!
ثریا با خوشحالی جواب داد:
_اره قربونت برم…بچم بعد ده سال غربت میخواد بیاد. دور سرش بگردم! چقدر دلم براش تنگ شده.
بی حوصله پوفی کشید و رویش را برگرداند. قربان صدقههای ثریا برای فرزند کوچکش تمامی نداشتند!
نگاهی به ساعت مچی چرمش انداخت؛ ساعت هشت و سی دقیقه عصر را نشان میداد و سر و کله مهمانها، کم و بیش پیدا شده بود.
من رمان های خیلی زیادی خوندم که ایده از خودشون نبوده و از رمان های دیگه و یا حتی از سریال ها کپی کردند ٬ اما اگر موضوعی که در این رمان به کار گرفته شده ابتکار خود نویسنده باشه٬ بهشون تبریک میگم که تونستند رمانی متفاوت خلق کنند.
عاشقانهی غم انگیز و خوبی هست از اسمش مشخصه چقدر خفنه
من رمان های خیلی زیادی خوندم که ایده از خودشون نبوده و از رمان های دیگه و یا حتی از سریال ها کپی کردند ٬ اما اگر موضوعی که در این رمان به کار گرفته شده ابتکار خود نویسنده باشه٬ بهشون تبریک میگم که تونستند رمانی متفاوت خلق کنند.
شخصیت های رمان اصلا کلیشه ای نیستن خیلی خوبه
سلام مرسی محشر بوددددد
سلام چطور میشه دانلود کرد؟
با ارزوی موفقیت های بیشتر
برا من لینک بود عالی بود
تنکس از شما عالی بیست بود
کجا میشه دانلود کرد؟؟
چرا الکی میگید قشنگ بود؟
چرا تبلیغ دروغ اخه؟ من توو کانال وی ای پی رمانم. نویسنده تا پارت ۲۰۰ نوشته بعد دیگ ول کرده.
آخه چه لذتی داره این دروغ؟