خلاصه:
زندگیم با ریتمی آرام اما پر از غم میگذرد؛ امید هایم ویران شدند وکامم طعم تلخی روزگار را میشناسد.
اما مزه عشق را هم میتوان گفت: «چشیده ام» عشقی که به تنهایی از سیانور کشنده تر و از اسپرسو تلخ تر است.
که با حضور شخصی کمی شیرین می شود و ریتمی پر از هیجان به زندگیم وقلبم وارد می کند اما…
همیشه ریتم آرام یا تند نیست گاهی میایستد و صدایش همه جا را با بوق هشدار پر می کند. هشدار برای تکرار جدایی
مقدمه:
آرام آمدی
آرام عاشق کردی
آرام هی دل بردی
آرام آرام آواز خواندی
آوازی از جنس عشق و محبت
به همراه وارونه های پنج دبستانم
“بسم الله الرحمن الرحیم”
با نام او شروع میکنم که به من توانایی قلم گرفتن دردست را داد؛ تا دنیای دیگر را با دستانم و فکرم خلق کنم، صاحب و خالق دنیای که همه اش برگرفته از ذهنم است، بشوم.
با دست های پراز لرزش شروع به تایپ کردن ایمیل کردم. دلتنگ و نگران بودم که چرا بعد از گذشت شش ماه هنوز خبری ازم نگرفته؟ چرا حتی جواب ایمیل های وقت و بی وقتم رو نمیده؟ مگر غیر از اینکه رفت زن دائی رو ببینه و برگرده؛ مگر قرار نبود من رو تنها نذاره و دلتنگ ترم نکنه؟! من همین جوری یک روز نمی دیدمش دلم براش پر میزد، چه برسه به شش ماه دوری ازش و گوش ندادن به صدای آرامش بخشش…
آدم نامزدش رو میذاره و بدون اینکه ازش خبر بگیره، میره؟ نامزدی که با تمام دنیا برای به دست اوردنش جنگید؛ بخاطر اینکه همه مخالف با این وصلت بودن و همه میگفتن که به درد هم نمیخورین.
رمان قشنگی بود عزیزم.
خسته نباشی:)))
مرسی گلم نظرلطفت..
سلام من در حال نوشتن یک رمان هستم توی لاین زمینه تازه کار هستم می خواستم هر موقعه داستانم تمام شد اینجا اشتراک گذاری کنم اشکال نداره دوستان
ن مشکلی نداره میتونید
خسته نباشی گلمممم
پریس مامان ما همگی بهت افتخار میکنیم❤️❤️❤️
چرا من نمیتونم اصلا رمان دانلود کنم لینک نمیاد بالا
ب زودی