دانلود رمان پلاک پنهان نودهشتیا
نام رمان:پلاک پنهان
نویسنده:فاطمه امیری
ژانر: عاشقانه
pdfتعداد صفحات :۷۸۳
خلاصه:
سمانه دختری مهربان و فعال در عرصه های فرهنگی سیاسی دانشگاه به دلیل رابطه فامیلی با یکی از مردان خانواده هدف انتقام گروه
خلافکاری می شود،این سبب می شود که در انتخابات اتفاقی دور از انتظار برایش اتفاق بیفتد
ــ سمانه بدو دیگه
سمانه در حالی که کتاب هایش را در کیفش می گذاشت، سر بلند کرد و چشم غره ای به صغرا رفت:
ــ صغرا یکم صبر کن ،میبینی دارم وسایلمو جمع میکنم
ــ بخدا گشنمه بریم دیگه تا برسیم خونه عزیز طول میکشه
سمانه کیفش را برداشت و چادرش را روی سرش مرتب کرد و به سمت در رفت:
ــ بیا بریم
هر دو از دانشگاه خارج شدند،امروز همه خونه ی عزیز برای شام دعوت شده بودند دستی برای تاکسی تکان داد که با ایستادن ماشین سوار شدند،
سمانه نگاهی به دخترخاله اش انداخت که به بیرون نگاه می کرد انداخت او را به اندازه ی خواهر نداشته اش دوست داشت همیشه و در هر شرایطی کنارش بود و به خاطر داشتنش خدا را شکر می کرد.
ــ میگم سمانه به نظرت شام چی درست کرده عزیز؟
سمانه ارام خندید و گفت:
ــ خجالت بکش صغرا تو که شکمو نبودی!!
ــ برو بابا
تا رسیدن حرفی دیگری نزدند
سمانه کرایه را حساب کرد و همراه صغرا به طرف خانه ی عزیز رفتند.
پیشنهاد ما:
سلام
رمان خوبی بود، موضوع متفاوتی داشت و قلمی روان
اما داستان میتونست طولانی ترم باشه
ممنون از نویسنده عزیز
رمان خیلی خوبی بود،ولی بعضی از شخصیتها خیلی کم رنگ بودند،مثلا عزیز مادر بزرگ سمانه یا یاسین برادر کمیل.طوری بود که آدم فکر میکرد کمیل برادر نداره.وگرنه موضوع خوبی داشت،به قول دوستمون میتونست از این بهتر هم باشه.
این رمان یه حسن که داره اینه که متفاوت از بقیه رمان هاست… نه چشم و ابرو رو سه ساعت جلوی اینه شرح میده و نه خیلی حاشیه میره که ادم حوصلش سر بره و هی رمان رو رد کنه…. نحوه بیان داستان هم قشنگه یعنی یه وجهی نیست که ادم فقط دختره و احساسش رو در نظر بگیره…. داستانشم یه سیر منطقی رو طی میکنه هر چند خوب چون شاید تخیل نویسنده است یه جاهایی نقص داشته باشه اما خیلی منطقی پیش میره ویه چیز دیگه اینکه همه شخصیت های داستان عاشق این دختره نمیشن… مثلث و مربع عشقی نداره و… همه جوره به دل من که نشست…. دست نویسنده گلش درد نکنه