دانلود رمان مهیل نودهشتیا
دانلود رمان مهیل نودهشتیا
خلاصه: مهیل به معنای ترسناک وهولناکه، اسمی که با موضوع رمان میخونه، نه اینکه رمان ترسناک باشه، نه. اسم رمان اشاره به پسر خفن و پراز جذبهی رمانمون داره…
برشی از متن رمان
چند ماه بعداز مرگ مادرم، آقای مظلومی کمک کرد که پدر به پارک نزدیک خانه منتقل شود.
پدرم حال خوبی نداشت.
حواسش بهخاطر بیخوابیها و بیتابیها پرت بود…
اما نه آنقدر که وقتی پارک دچار مشکل در برقکشی شد و کودکی بیخبر از همهجا سراغ کابل درحال تعمیر رفته بود، نفهمد و کودک را بهسرعت عقب نکشد.
ولی این ته زندگی آن بچه نبود.
ولی برای من شد ته دنیا وقتی حین پرت کردن کودک برق گرفته خودش به عقب پرت شده و با گردنش درست روی بتنهای کنار باغچه فرود آمده بود.
میگفتند شدت پرت شدنش آنقدر بود که گردن پدرم درجا میشکند.
خانهمان سیاه بود سیاهتر شد.
لباس عزا درنیاورده به تنم دیگر دوخته شد.
بنابه وصیت پدرم هیچخبری از مرگ او و مادرم به خانوادههایشان داده نشد.
با دوندگی آقای مظلومی و خانم دکتر حکم امین موقت را برایم گرفتند و من شدم همخانه و هم اتاق مانیا.
گاهی هم که حال و حوصله نداشتم یا فامیلهای مظلومیها میآمدند اجازه داشتم تنهایی به خانهٔ خودمان بروم.
_ جان دلم، کجایی؟
باید بروم. بازهم برایتان مینویسم.
سلام.
عااااااااااااااااااالیه