دانلود کتاب رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم

دانلود رمان سین سرنوشت نودهشتیا

hi70 photo 2021 02 11 21 22 25 300x300 - دانلود رمان سین سرنوشت نودهشتیا

دانلود رمان سین سرنوشت نودهشتیا

نام کتاب: سین سرنوشت
نویسنده: Masoo کاربر نودهشتیا
ژانر : عاشقانه_ غمگین
صفحه آرا: فاطمه السادات هاشمی نسب
طراح جلد: SADAT.82
ویراستار: ..sna.f  , ..pegah
تعداد صفحه: ۱۷۹
تهیه شده در انجمن نودهشتیا
دانلود رمان غمگین
خلاصه: پریزاد، دختری که داره با مشکلات زندگیش دست و پنجه نرم می کنه و امیدی به حل شدنشون نداره و آرامش خودش رو توی مرگ می بینه تو اوج نا امیدی توی تاریک قلبش یه روزنه نور بهش چشمک می زنه و امید رو به زندگیش میاره

پیشنهاد ما
رمان سایه ای زیر نور ماه🌙| زهرا سلیمانی کاربر انجمن نودهشتیا
رمان هناس | PEGAH کاربر انجمن نودهشتیا

مقدمه:
وقتی تو باشی،
زندگی برایم زیباست؛ عاشقی برایم با معناست.
وقتی تو باشی،
قلبم بی آرزوست، ای تنها آرزوی من در لحظه‌های تنهایی!
وقتی تو عزیز دلم باشی،
همدمم باشی،
سر پناهم باشی،
طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است.
تو هستی، برای من تا آخرش هستی؛ همه هستیم هستی.
حالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم.
وقتی تو باشی،
عشق در وجودم همیشه زنده است.

سخنی با خوانندگان:
سلام ازتون بی نهایت ممنونم که وقت با ارزشتون رو برای خوندن رمان من انتخاب کردین مطمئن باشین از خوندنش پشیمون نمی شین و این رو هم بدونین که یه موضوع جذاب با اتفاقات جذاب پیش روی شماست

با صدای آلارم گوشیم سرم رو از توی کتابی که داشتم می خوندم، درآوردم. برای ساعت دوازده کوکش کرده بودم تا کاری که داشتم یادم نره. کتاب رو بستم به سمت کمدم رفتم و لباس هام رو عوض کردم. یه مانتوی سبز رنگ بلند که آستین هاش پف دار بود، با شلوار هم رنگش و شال مشکیم برداشتم. توی آینه به خودم نگاه کردم و شالم رو مرتب کردم. از خونه بیرون زدم. سوار ماشینم شدم و به سمت آزمایشگاه رفتم تا جواب آزمایشم رو بگیرم.
منتظر به خانمی که مسئول دادن جواب آزمایش ها بود، خیره مونده بودم. سرش رو بالا اورد و نگاهی بهم انداخت و گفت:
_ گفتی اسمت پریزاد اسدیه؟
خودم رو کمی به میزش نزدیک تر کردم و گفتم:
_ بله.
برگه ای رو از بین انبوه برگه های رو به روش درآورد و به سمتم گرفت.
_ بفرمایید.
برگه رو ازش گرفتم و تشکر کردم. از آزمایشگاه بیرون رفتم و به سمت مطب دکتر که فقط یه خیابون با آزمایشگاه فاصله داشت، حرکت کردم.

پیشنهاد نودهشتیا
دانلود دلنوشته دل را به خدا بسپار
دانلود رمان ژینای من نودهشتیا

دانلود رمان جدید

  • اشتراک گذاری
تبلیغات
https://98ea.ir/?p=10235
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات متنی
درباره سایت
بزرگترین سایت رمان داستان دلنوشته نودهشتیا
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود کتاب رمان | نودهشتیا مرجع رمان رایگان با لینک مستقیم " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.