نام کتاب:عبدومعبود Melika_نویسنده:۲۱ ژانر:عرفانی <<www.98ia1.ir>>
خلاصه : همواره میان انسان و خدوندگارش پیوندی ناگسستنی وجود دارد که با سجود و رجوع به آن انسان می¬تواند تعالیم و ادراک خود را از پیرامون خود بیاموزد و بر علم خویش بی¬افزاید . اما اگر در این مسیر تکبر و غرور را توشه ی خود کند، به یک باره تمامی آن¬ها از او سلب می شود . داستان شکرگزاری انسان از نعمت هایی که دارد ، عیار سنج شایستگی اوست .
پیشنهاد نودهشتیا
همانا ستایش ، ویژه خداوند عز و جل است . خدایی که طریقت علم را به مراتب به انسان آموخت ، تا بیاموزد و در ژرفای دانش غرق شود. خاکیان ، همواره ببایست سپاس ربّ را به جای آورند که آنها را مورد مغفرت و رحمت خود قرار گردانیده و سفره های فرزانگی و فرهنگ آموختگی را بر سر بشر ، گسترانده است. هیچگاه انسان نبایستی به علوم و معارف خود بنازد و تکبر کند و خداوندی را که منت نهاده و این نعمات را بر او حلال کرده است را از یاد ببرد ؛ زیرا همان خداوند رحمان و رحیم اگر بداند عبدش قدر نزول رحمات و نعماتش را نمی¬داند ، به لحظه ای آن¬ها را باز می¬ستاند و می¬گوید : « این بخشندگی ، نه تنها مسبب نزدیکی ات به من نمی¬شود ، بلکه سبب خودرایی و خودسریَت هم می¬شود ! پس دانستم که تو منزلت داشتن این دانش و بینش را نداری» بر بنده همواره لزوم دارد که در پی کند و کاو بطن ادراک باشد که در بن جملگی نعمت هایمان درس خداشناسی ای نهفته است، که خاکیان با رجوع به این مباحث به عارفان هم مبدل می¬شوند. بشر باخرد، بایستی از حیله ونیرنگ شیاطین اذهانش در امان شود و خود را از گزند تحاریص هولناک آنها برهاند تا راه سعادت و نیک بختی را در پیش بگیرد . چه چیزی لذت بخش تر از دستاویزی بنده به حاکم مطلق هستی ؟ چه چیز ارجمند تر از منش و خوی تمسک به یزدان که در سیرت و سرشت یکایک بندگان اوست؟ راز و نیاز با یگانه حمیم دو عالم ، احساس شعف را در آدمی می-پروراند و این حس را به سمت و سوی رویش و بالندگی او سوق می¬دهد. بشر فاتح ، در هنگام فتح فتوحات خویش هم می¬بایست ذاکر و شاکر رب باشد .چه بسا که در زمان رسیدن به والایی های حیاتش این اتصال از سوی عبد باید استوار تر شود تا فخر، که اولین قاطع کننده این وصال است را، بتوان از میان برد . فردی که خبیر نباشد که حامی، مرشد و ارشاد کننده ی او خدای حکیم و مقتدر است ، هیچ¬گاه به مقام و موضعی نرسد؛ ولیکن اگر برسد این جایگاه او بقا و ثباتی نخواهد داشت و او از بحبوحه ی عزت به قعر ذلت اُفتد . اسوه و پیشوای انسان نستوه بزرگی ، منش و کرم مهر آورش است و بس !
این اصلا رمان نیست.. لطفا داستانهای کوتاه و متون کوتاه رو جدا کنید. یا اینکه بنویسید داستان کوتاه.. الان دو تا رمان دانلود کردم هردو چند صفحه بیشتر نبودن
سلام خدمت شما. بنده خودم کاربر این سایت هستم و باید بگم اگه دقت کنید در بالای صفحه نوشته دانلود داستان کوتاه عبد و معبود و شما میتونین با استفاده از گزین هایی که سمت راست دارین رمان رو انتخاب کنید. این از بی دقتی شما بوده.
من سایت شما رو سالهاست که می شناسم
هنوزم رمان های زیبایی می گذارید
با تشکر از خدما ارزشمند شما
این اصلا رمان نیست.. لطفا داستانهای کوتاه و متون کوتاه رو جدا کنید. یا اینکه بنویسید داستان کوتاه.. الان دو تا رمان دانلود کردم هردو چند صفحه بیشتر نبودن
سلام خدمت شما. بنده خودم کاربر این سایت هستم و باید بگم اگه دقت کنید در بالای صفحه نوشته دانلود داستان کوتاه عبد و معبود و شما میتونین با استفاده از گزین هایی که سمت راست دارین رمان رو انتخاب کنید. این از بی دقتی شما بوده.